تغيير دادن بيروني، مانع تغيير يافتن دروني اوست!
به طور كلي طرحهاي تربيتي دو گونهاند:
الف: طرحهاي مبتني بر يك سلسله مقصدها كه قبلاً انتخاب شدهاند و انسان صرفاً به عنوان ماده و شييء كه بايد مطابق آن طرحها ساخته شود در نظر گرفته ميشود. بر حسب اين طرحها انسان بايد تربيت و ساخته شود. آن چنانكه كه پارچه بايد طبق طرح قبلي دوخته شود.
ب: طرحهايي مبتني بر واقعيت انسان و اقتضاي فطري و سرشتي او و يافتن راهي براي تقويت و تكميل آنها. اين طرحها، طرحهايي است كه بايد با واقعيت انسان تطبيق داده شود و راه رشد دادن او كشف شود و مقصدها از انسان بايد كشف گردد. آنچنانكه يك باغبان طرحهاي خود را از روي مطالعه گلها تهيه ميكند و هدفش رشد دادن گلهاست و براي اين منظور، علل رشد، موانع رشد و آفات رشد را كشف ميكند.
تربيت بايد معطوف به قابليتها و درونهايههاي منحصر به فرد متربي باشد و نه خواستههاي خود مدارانه مربي باشد.